بعد از عملیات کربلای ۱ که مهران آزاد شده بود، در مقر بچههای تخریب لشکر ۲۱، حاجی امینی روحانی تخریب دعای کمیل با حال و معنویتی خوند بچههای تخریب موقع دعا خیلی ضجه میزدند و از ته دل خدا رو صدا میزدند.
برای خواندن ادامه ی متن لطفا به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید
حاجی چندین بار دعای «اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک» رو تکرار کرد. دعا که تموم شد، توی سنگر بزرگ تخریب سفره شام پهن شد و بچهها برای صرف شام دور سفره نشستند. وسطای شام عراقیها آتش سنگینی ریختند. دور و بر سنگر چند گلوله توپ و خمپاره به زمین خورد. حاجی که دید بچهها کمی نگران آتش دشمناند، برای اینکه به بچهها روحیه بدهد بلند گفت: خدایا حالا ما توی دعا یه درخواست شهادتی کردیم ها! تو هم خیلی قضیه رو جدی گرفتی! با این حرف شهید امینی بچهها از خنده منفجر شدند و روحیه مضاعفی گرفتند…
پ.ن : خاطره دعای کمیل به نقل از آقای فیض آبادی
سلام..
سایت خوبی دارید
لوگوی شماروهم در وب خودمون قراردادیم
خوشحال میشیم بماهم سر بزنید
موفق باشید
یاحق
(از مطالبتونم با ذکر منبع استفاده میکنیم)