همیشه زبان، مترجم عقل بوده ولی ترجمان عشق، چشم است. آنجا که اشکی از روی احساس و درد و سوز میریزد، عشق حضور دارد ولی آنجا که زبان با گردش منظم خود جملههای منطقی میسازد عقل حاضر است.
همان طور که استدلالات منطقی و کوبنده میتواند همبستگی گوینده را با اهداف رهبران مکتب آشکار سازد قطره اشک نیز میتواند اعلان جنگ عاطفی بر ضد دشمنان مکتب محسوب گردد.
از این رو گریه حضرت زینب علیهاالسلام بر اهل بیت علیهم السّلام گریه عاطفی و گریه پیامآور و یک نوع نهی از منکر و شعار شورانگیز و سوزاننده و رسواگر طاغوتیان و ستمگران بوده است.
بر همین اساس است که پیامبر اکرم و امامان علیهم السّلام کسی را که آمادگی گریه کردن ندارد به تباکی (خود را به شکل گریه درآوردن) دعوت کردهاند تا یاد حسین در همه قرون و اعصار در خاطرهها زنده بماند.
در بیانی از آیت الله العظمی بهجت داریم که فرموده اند: خیال می کنم فضیلت بکاء بر سیدالشهداء(علیه السّلام) بالاتر از نماز شب باشد زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست بلکه کالقلبی (مثل قلبی)، ولی حزن و اندوه و بکاء عمل قلبی است[در روایتی از امام جواد(علیه السّلام) آمده است الْقَصْدُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ إِتْعَابِ الْجَوَارِحِ بِالْأَعْمَال؛ آهنگ خدا نمودن با دل از خسته کردن اعضاء و جوارح با اعمال (غیر قلبی) رساتر است. (بحارالانوار، ج۷۵، ص ۳۶۳)، به حدی که بکاء (گریستن) و دمعه (اشک چشم) از علائم قبولی نماز وتر است.[ در محضر بهجت، کتاب اوّل، ص ۲۱۶]
با توجه به این نکته بر آن شدیم که پیرامون فضیلت گریه بر امام حسین علیه السلام نکاتی را خدمتتان عرض کنیم. باشد که مورد استفاده قرار گیرد:
اجر و ثواب گریه بر امام حسین علیه السّلام
در احادیث گرانقدر اهلبیت -علیهمالسلام- پاداشهای عظیمی برای گریه کنندگان بر مصائب امام حسین -علیهالسلام- ذکر شده است.
این اشکی که در ظاهر از حیث «مقدار» در نظر ما ممکن است بسیار اندک باشد، امّا عظمت و ارزش آن را خداوند متعال میداند. اشک انسان در هنگام غم و اندوه، وقتی جاری میشود که «دلِ» او از چیزی غمگین، ناراحت یا متأثّر شده باشد
ممکن است این سوال به ذهن خطور کند که پاداشهای فراوان ذکر شده، در مقابل چه مقدار اشک و گریه است؟
پاسخ این سوال را میتوان از روایات ائمه اطهار -علیهمالسلام- به دست آورد:
روایت ۱: امام صادق -علیهالسلام- فرمودند: «مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ -علیهالسلام- عِنْدَهُ، فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ [عَیْنَیْهِ] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّهِ؛ کسى که یادى از حضرت حسین بن على -علیهما السّلام- نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حقتعالی به کمتر از بهشت براى او راضى نیست».۱
توضیحات: در این روایت به صراحت بیان شده که اگر مقدار اشکِ انسان برای امام حسین -علیهالسلام- آن قدر کم باشد که حتی به اندازه بال مگسی باشد، آن قدر نزد خدای متعال ارزشمند است که پاداش آن چیزی کمتر از بهشت نمیتواند باشد.
روایت ۲: امام صادق -علیهالسلام- فرمودند: «مَنْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ وَ لَوْ مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَهٍ [الذُّبَابِ] غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ؛ کسى که نام ما اهلبیت -علیهمالسلام- نزد او برده شود و از چشمانش اشک بیاید، اگر چه به قدر بال پشه (مگس) باشد، گناهانش آمرزیده شود، حتی اگر آن گناهان به اندازه کف روى دریاها باشد».۲
توضیحات: در این روایت نیز تصریح شده که اگر کسی برای ائمه اطهار -علیهالسلام- به مقدار بسیار اندکی حتی در حدّ بال مگس یا پشه، اشک بریزد، خداوند گناهان آن بنده را حتی اگر آن قدر زیاد بوده که به وسعت کف روی کل دریاها باشد، میآمرزد.
روایت ۳: امام علی بن الحسین -علیهماالسلام- فرمودند: «مَنْ قَطَرَتْ عَیْنَاهُ فِینَا قَطْرَهً وَ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ فِینَا دَمْعَهً بَوَّأَهُ اللَّهُ بِهَا فِی الْجَنَّهِ غُرَفاً یَسْکُنُهَا أَحْقَاباً وَ أَحْقَاباً؛ کسى که از دو چشمش قطرهاى اشک در راه ما بیاید، خداوند متعال در بهشت خانهای به او عطا فرماید که روزگارها در آن ساکن گردد».۳
توضیحات: مقدار اشک، در این روایت نیز با لفظ «قَطْرَهً» بیان شده که مقدار اندکِ یک قطره اشکِ انسانِ محب اهلبیت -علیهمالسلام- و دلسوخته مصائب ایشان، این فرد را مستحق پاداشی عظیم که زندگی در خانه بهشتی است، میکند.
روایت ۴: محمد بن أبی عماره الکوفی میگوید: از امام جعفر صادق -علیهالسلام- شنیدم که میفرمودند: «من دمعت عینه فینا دمعهً لدم سفک لنا أو حق لنا نقصناه أو عرض انتهک لنا أو لأحد من شیعتنا بوأه الله تعالى بها فی الجنه حقبا؛ کسى که براى خونى که از ما ریخته شده، یا حقى که از ما پامال شده، یا آبروئى که از ما از بین رفته، یا براى یکى از شیعیان ما چشمش یک قطره اشک بریزد خداى رئوف او را سالهاى متمادى در بهشت جاى خواهد داد».۴
توضیحات: در روایت چهارم نیز کلمه «دمعهً» نشان میدهد که مقدار اندکِ «یک قطره اشک» برای اهلبیت -علیهمالسلام، میتواند انسان را سزاوار بهرهمندی از نعمت زندگی در بهشت کند.
اندکی اشک حتی یک قطره، برای واقعه کربلا و مصائب امام حسین -علیهالسلام- میتواند انسان مومن را مستحق چنین پاداش و مقام عظیمی در درگاه خدای یکتا کند. پس قدر اشک بر مصائب اهلبیت -علیهمالسلام- را بدانیم و در دعاهایمان از خداوند متعال و حضرات معصومین بخواهیم تا توفیق این اشک را به ما عطا کنند و اگر اشکمان جاری شد، شکرگزار این نعمت باشیم تا این شکر نیز موجب فزونی رقّت قلب و اشک ما برای ایشان بشود
این اشکی که در ظاهر از حیث «مقدار» در نظر ما ممکن است بسیار اندک باشد، امّا عظمت و ارزش آن را خداوند متعال میداند. اشک انسان در هنگام غم و اندوه، وقتی جاری میشود که «دلِ» او از چیزی غمگین، ناراحت یا متأثّر شده باشد. «انسانِ دلشکسته» اشکش جاری میشود، حتی اگر به اندازه تنها یک قطره باشد. وقتی از چشمان فردی به مقدار اندکِ یک قطره اشک در عزا و شهادت امام حسین -علیهالسلام- و سایر ائمه اطهار -علیهمالسلام- و ظلمهایی که به ایشان شده، جاری میشود، حاکی از آن است که آن فرد دلش برای این امور به درد آمده و اشکش جاری شده، خواه یک قطره باشد یا سیلی از اشکِ روان؛ این اشک نشان از دل شکسته و اندوه او در غم مصائب امام حسین و دیگر ائمه -علیهمالسلام- دارد، پس او میتواند مستحق چنین پاداش عظیمی باشد.
نتیجهگیری:
بنابراین با توجه به روایات بیان شده، در مییابیم که اندکی اشک حتی یک قطره، برای واقعه کربلا و مصائب امام حسین -علیهالسلام- میتواند انسان مومن را مستحق چنین پاداش و مقام عظیمی در درگاه خدای یکتا کند. پس قدر اشک بر مصائب اهلبیت -علیهمالسلام- را بدانیم و در دعاهایمان از خداوند متعال و حضرات معصومین بخواهیم تا توفیق این اشک را به ما عطا کنند و اگر اشکمان جاری شد، شکرگزار این نعمت باشیم تا این شکر نیز موجب فزونی رقّت قلب و اشک ما برای ایشان بشود.
پی نوشت ها:
۱٫ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۱۰۱، ح ۳٫ شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۰۷، ح ۱۴٫
۲٫ البرقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج ۱، ص ۶۳، ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۱۰۳، ح ۸٫
۳٫ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۱۰۰، ح ۴، علامه مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۲۹۲، ح ۳۴٫
۴٫ مفید، محمد بن محمد، الأمالی، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳، ص ۱۷۵، ح ۵، طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، ص ۱۹۴، ح ۳۳۰، علامه مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار ، ۱۴۰۳ ق، ج ۴۴، ص ۲۷۹، ح