ای روشَنایِ دیده ام ، آرام جان خسته ام در انتظار مقدَمَت ، دل را به لطفت بسته ام بازآ دوباره در بَرَم ، شوری فتاده در سرم باز آ مرا اینجا ببین ، وقت غروب دیگرم پر می زند هر دم دلم ، مشتاقم از روی کَرم بخشی منِ دلداده را ، یکدم حضورِ […]
ای روشَنایِ دیده ام ، آرام جان خسته ام در انتظار مقدَمَت ، دل را به لطفت بسته ام بازآ دوباره در بَرَم ، شوری فتاده در سرم باز آ مرا اینجا ببین ، وقت غروب دیگرم