kebr-300x231

غرور و تکبر، از شاه راه‪های ورود شیطان به نفس آدمی می‪باشد. این صفت، همان درد کشنده‪ای است که ابلیس را از آسمان به زمین فرود کشید.

{قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ}[اعراف:۱۲]

«(خداوند به او) گفت: چه چیز تو راباز داشت از اینکه سجده ببری، وقتی که من به تو دستور (تعظیم و تواضع برای آدم) دادم؟ (ابلیس از روی عناد و تکبر پاسخ) گفت: من از او بهترم چرا که مرا از آتش آفریده ای و او را از خاک. (و آتش کجا و خاک کجا!)»…

برای خواندن ادامه متن لطفا به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید

مردم «عاد» به خاطر قدرت و امکانات خود دچار غرور گردیدند و می گفتند: «کیست که از ما قوی‪تر باشد»به همین خاطر زمینه ذلت دنیا و آخرت خود را فراهم نمودند.

در غزوه‪ی حنین یاران رسول خدا به خاطر فراوانی خود دچار غرور شدند، و گفتند: «امروز به خاطر فراوانی تعداد خود دچار شکست نخواهیم شد» اما دچار شکستی تلخ گردیده و مجبور به عقب‪نشینی شدند.

به همین جهت است که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم از تکبر و غرور به خدا پناه می برد…

انسان مسلمان از تکبر و خودپسندی دوری می کند و تلاش می نماید که هیچ‪گاه به این بیماری خطرناک که مانع حرکت او به سوی کمال است، مبتلا نگردد. زیرا به خوبی می داند که کم نبوده اند نعمت‪هایی که به زحمت تبدیل شده اند، و عزتی که به ذلت، و قوتی که به ضعف دگرگون گردیده اند. خداوند متعال می‪فرماید:

{وَغَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّی جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ} [حدید:۱۴]

«آرزوها و گمانه شما را گول زد تا اینکه فرمان (مرگتان توسط) خداوند، فرا رسید و شیطان شما را از راه خدا به در برد».

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «سه چیز مایه‪ی نابودی و بد عاقبتی انسان است: بخل و خباثت سرکش، کشش‪های دنبال شونده، و خودخواهی و خودپسندی انسان نسبت به کارهای خود».رواه الطبرانی

برخی از علت های غرور و خودپسندی

۱) علم و دانش: گاهی انسان به خاطر علم و دانشی که دارد دچار غرور و خودخواهی می شود، و همین حالت باعث می شود که برای بیشتر نمودن آن تلاش نکند، و خود را بر دیگران برتر بداند و تنها خود را اهل رأی و نظر به شمار بیاورد.

بدترین تکبر، تکبر عالمی است که به علم خویش بنازد و خود را از دیگران برتر بداند این شخص را علمش سودی نبخشیده، زیرا کسی که علم را به خاطر خداوند حاصل کرده باشد علم او را متواضع و فروتن و نفسش را خاضع می گرداند و همیشه مواظب نفس خویش است و از آن غفلت نمی ورزد بلکه مدام آن را محاسبه می کند و در پی اصلاح آن است زیرا اگر از آن غفلت کند نفسش سرکش می شود و صاحبش را از راه منحرف و هلاک می سازد و کسی که علم را برای ریاست و مباهات طلب کند و با کناره چشم به مسلمانان بنگرد و آنان را بی‪عقل و خوار بشمارد این برترین تکبر است و هر کس که ذره‪ای تکبر در قلبش باشد وارد بهشت نمی شود. و لا حول و لا قوه الا بالله.

۲) ثروت: گاهی هم دارایی و ثروت او را دچار غرور و تکبر می نماید، حق هر کاری را به خود می دهد و دیگران را خوار و حقیر می شمارد، و به فساد و بدهکاری می پردازد.{إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَی فَبَغَی عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ { إلی قوله تعالی: {فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ} [قصص:۷۶ ۸۱]

«قارون از قوم موسی بود و (بر اثر دارایی زیاد) بر آنان دراز دستی کرد و تکبر ورزید، ما آن اندازه گنج به او داده بودیم که تنها حمل کلیدهای خزاین آن بر گروه پر زور و با قدرت سنگینی می کرد. وقتی که قوم او، به او گفتند: (از روی ناسپاسی و گردنکشی) شادمانی نکن که خداوند شادمانان (سرمست از غرور) را دوست ندارد».

تا آنجا که می فرماید: «ما او و خانه اش را به زمین فرو بردیم».

۳) قدرت: در موارد زیادی هم انسان‪هایی که دارای مقام و موقعیتی هستند دچار غرور و تکبر می‪وشوند، و دست به ستمگری و سلب ازادی و هتک حرمت مردم می زنند.

۴) موقعیت: گاهی هم انسانی به خاطر برخورداری از حسب و نصب و وابستگی به قشری خاص دچار غرور و خودپسندی می شود و در همه‪ی امور خود را حق به جانب می شمارد و برای کسب فضیلت و کمال رغبتی به عبادت و خدمت ندارد، و با چشم خواری و ذلت به مردم نگاه می کند و انتظار دارد که همه او را مورد احترام قرار دهند و دست به سینه در خدمت او باشند.

۵) عبادت: گاهی نیز ممکن است انسانی به عبادت و اعمال نیک خود مغرور شود، و آن را به رخ دیگران بکشد، و فضل وتوفیق خداوند را فراموش کند و ارزش و منزلت خود را عملاً بلندتر از دیگران بداند.

معالجه غرور و خودپسندی

زمانی انسان می تواند با خوی خودپسندی مقابله کند که مدام به خود یادآور شود که نعمت‪هایی مانند: علم و ثروت و قوت وعزت و حسب و نسب و توفیق عبادت او… به خاطر هدایت و فراهم گردانیدن اسباب و عوامل زیادی توسط خداوند بوده است. و هرگاه بخواهد، همه‪ی آنها را در یک چشم بر هم نهادن از او می گیرد.

زیرا خداوند سرچشمه‪ی نعمت‪های مادی ومعنوی است و همه‪ی خیر و منفعت به خاطر هدایت اوست. پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: «هیچ‪کس را علمش به تنهایی نجات نخواهد داد؟» گفتند: یا رسول الله شما هم؟ فرمود: «من هم مگر آنکه رحمت خداوند شامل حالم بشود». رواه البخاری

{تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ} [قصص:۸۳]

«ما آن سرای آخرت را تنها نصیب کسانی می نماییم که در زمین خواهان تکبر و برتری و فساد و تباهی نیستند و عاقبت از آن پرهیزگاران است».

گردآوری: ابوخالد محمدی : abookhaled.m@gmail.com

منابع:

کلیات اسلام

نویسنده: ابوبکر الجزایری

مترجم: عبدالعزیز سلیمی

ناشر: نشر احسان

سال و نوبت چاپ: ۱۳۸۱- اول

قایق‪های نجات در طوفان حوادث

نوسنده: دکتر فتحی یکن

مترجم: قادر قادری

ناشر: نشر احسان

سال و نوبت چاپ: ۱۳۷۹- اول

گناهان کبیره

نویسنده: امام شمس الدین ذهبی (رحمه الله)

مترجم: عبدالقدوس دهقان

ناشر: انتشارات شیخ الاسلام احمد جام

سال و نوبت چاپ: ۱۳۸۷-چهارم

ریاض الصالحین

نویسنده: امام نووی

مترجم:استاد احمد حواری نسب

ناشر:انتشارات کردستان/ سال چاپ:۱۳۸۵