مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بیناو و آرایشگر در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند، آرایشگر گفت: من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد. مشتری پرسید: چرا باور نمیکنی؟