مسئول تدارکات بود؛منتها از آن تدارکاتی هایی که همه ی گروهان می گفتند ما بچه هایمان هم با او خوب نمی شوند.خیلی اهل حساب و کتاب و درست و دقیق ؛ از اون زرنگ هایی که پشه را روی هوا نعل می کنند. خودش تعریف می کرد و می گفت:… برای خواندن ادامه متن لطفا […]
آتش بازی دشمن که تمام شدو گرد و غبار ها فرو نشست ، طبق معمول بلند شدیم ببینیم تیر و تر کش دشمن دامن کدام نازنین را گرفته . از هر طرف ،صدای آه و ناله و فریاد کمک کمک بجه ها بلند بود و امداد گران دنبال برادرانی بودند که حالشان وخیم تر است […]