در ادامه ی این مطلب دعای سمات را مشاهده خواهید کرد. این دعا و قرائت آن در پایان روز های جمعه توصیه شده است. خواند این دعا از سوی علما بسیار تاکید شده است و از دعاهای مشهور و مجرب محسوب می شود.
خدایا! از تو خواستارم به نام بزرگت آن نام بزرگتر عزیزتر باشکوهتر گرامیتر که چون بر درهای بسته آسمان با آن نام خوانده شوی که به رحمت گشوده شوند باز میشوند و چون با آن بر درهای ناگشوده زمین خوانده شوی برای فرج گشوده شود و چون با آن برای آسان شدن سختی خوانده شوی، آسان گردند و چون با آن بر مردگان برای زنده شدن خوانده شوی، زنده شوند و چون با آن برای رفع سختی و زیان خوانده شوی برطرف گردد؛
و میخوانمت به شکوه جلوهی گرامیات، گرامیترین جلوهها و عزیزترین آنانکه چهرهها در برابرش خوار گشته و گردنها خاضع شده و صداها آهسته گشته و دلها در برابر آن هراسناک شدهاند از ترس تو، تو را میخوانم به نیرویت که با آن آسمانها را نگاه داشتی از اینکه بر زمین افتد مگر به اجازه تو، با آن آسمانها و زمین را از اینکه ویران شوند نگاه داشتی
و میخوانمت به ارادهات که جهانیان در برابرش مطیعاند؛ و به کلمهات که با آن آسمانها و زمین را آفریدی و به حکمتت که با آن شگفتیها را ساختی و تاریکی را با آن پدیدآوردی و آن را شب قرار دادی و شب را برای آرامش مقرّر داشتی و هم با آن حکمت، نور را آفریدی و آن را روز قرار دادی و روز را مایه جنبش و بینایی سنجش ساختی و نیز با آن خورشید را آفریدی و خورشید را مایه تابش نمودی و با آن ماه را پدید آوردی و ماه را نورانی ساختی؛
و با آن ستارگان را خلق کردی و آنها را اخترانی تابناک و برجها و چراغها و زینت و عامل راندن شیاطین قرار دادی، برای ستارگان مشرقها و مغربها و نیز طلوعگاهها و گردشگاهها مقرّر ساختی و برای آنها مدارهایی که در آنها شناورند قرار دادی و برای آنها در آسمان منزلگاههایی مقدر فرمودی، پس چه نیکو تقدیر نمودی و صورتگری کردی و چه نیکو صورتشان دادی و بانامهایت آنها را بر شمردی، شمردنی درخور و به حکمتت تدبیر نمودی، تدبیری شایسته و چه نیکو تدبیر کردی و با تسلّط بخشیدن شب و روز و ساعات بر آنها شمارش سالها و ثبت حساب را شناساندی و دیدن آنها را برای همه مردم یکسان نمودی؛
و خدایا! از تو میخواهم به عظمتت که با آن بنده و فرستادهات موسی بن عمران (درود بر او) در میان قدسیان، برتر از احساس کرّوبیان، فراتر از سحابهای نور، بر فراز تابوت شهادت، در عمودی از آتش و در طور سینا و در کوه حوریث، در وادی مقدّس، در بقعه با برکت از جانب راست کوه طور، از دل درخت و در زمین مصر، با نه معجزه آشکار و روزی که دریا را برای بنیاسرائیل شکافتی و در چشمههای جوشنده که با آن شگفتیهایی در دریای سوف برساختی؛
و آب دریا را در دل گرداب همانند سنگ سخت بستی و بنیاسرائیل را از دریا به خشکی رساندی، وعدهی نیکویت بر آنان کامل گشت به خاطر آنکه شکیبایی ورزیدند و آنان را وارث مشارق و مغارب زمینی که در آن جهانیان را برکت دادی نمودی و فرعون و سپاهیان و مرکبهایش را در دریا غرق کردی و به نام بزرگت، آن نام بزرگتر، باشکوهتر، گرامیتر و به بزرگیات که با آن بر موسی کلیمت (درود بر او) در طور سینا جلوه کردی و نیز برای ابراهیم (درود بر او) خلیلت پیش از آن در مسجد خیف و برای اسحاق برگزیدهات (درود بر او) در چاه شیع و برای یعقوب (درود بر او) پیامبرت در بیت ایل؛
وفا کردی به پیمانت برای ابراهیم (درود بر او) و به سوگندت برای اسحاق و به شهادتت برای یعقوب و به وعدهات برای اهل ایمان و برای دعاخوانان به نامهایت که اجابتشان کردی و به بزرگیات که برای موسی بن عمران (درود بر او) در قبّه رمّان نمایان شد و به نشانههایت که در زمین مصر، به بزرگواری عزّت و غلبهات واقع شد، با نشانههای تحسینبرانگیز و حاکمیت نیرومند و در سایه قدرت پرشکوهت، به مقام کلمه تامّه؛
و کلماتی که با آن بر اهل آسمانها و زمین و اهل دنیا و آخرت عطا و بخشش نمودی و به رحمتت که با آن بر همه آفریدگانت بخشش کردی و به تواناییات که با آن جهانیان را برپا داشتی و به نورت که از هراسش طور سینا بر خاک افتاد و به دانش و شکوه و بزرگی و عزّت و جبروتت که زمین تاب آن را نیاورد و آسمانها در برابرش زانو زدند و در برابرش عمق فروردین زمین فروتر گشت و دریاها و نهرها در آستانش از حرکت ایستاد و کوهها فروتن شد و زمین با شانههایش آرام گشت؛
و تسلیم شدند همه آفریدگان در برابر آن و بادها در وزیدن خود در برابرش پریشان گشتند و آتشها به درگاهش در جایگاه خویش خاموش شدند و به فرمانرواییات که با آن همواره به پیروزی شناخته شدی و با آن در آسمانها و زمین ستوده گشتی و به کلمهات، کلمهصدقی که به رحمت و بخشش برای پدرمان آدم (درود بر او) و نسلش پیشی گرفت و از تو خواستارم به کلمهات که بر هر چیز چیره گشت و به نور جلوهات که با آن بر کوه تجلّی نمودی و آن را فرو پاشیدی و موسی مدهوش درافتاد؛
و به بلندای جاهت که بر طور سینا نمایان شد، پس با آن، سخن گفتی با بنده و رسولت موسی بن عمران و به پرتو فروزانت در ساعیر [کوهی در حجاز] و ظهور پر فروغت در فاران [کوهی نزدیک مکه و محل مناجات پیامبر] در جایگاه بلند قدسیان و با سپاهیان صف کشیده از فرشتگان و خشوع فرشتگان تسبیح کننده و به برکاتت که بدانها بر ابراهیم خلیلت (درود بر او) در امّت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) و بر اسحاق برگزیدهات در امّت عیسی (درود بر آن دو) و بر یعقوب اسرائیلت در امت موسی (درود بر آن دو) و بر محبوب خویش محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) در عترت و فرزندانش و امّتش برکت نهادی؛
خدایا! و چنانکه از آن رخدادها به دور بودیم و آن وقایع را شاهد نبودیم و به آنها درحالیکه ندیدیم ایمان آوردیم، ایمان از روی راستی و درستی، از تو خواستارم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و بر محمّد و خاندان محمّد برکت دهی و بر محمّد و خاندان محمّد بسیار مهر ورزی همچون بهترین درود و برکت و رحمتی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، تو ستودهی والایی، هرچه را بخواهی انجام میدهی و تو بر هر چیز توانایی.پس حاجت خود را ذکر میکنى و میگویى:
خدایا! به حق این دعا و به حق این نامهایی که تفسیر و باطن آنها را جز تو کسی نمیداند، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنان کن که شایسته توست، نه آنچه را من سزاوارم و از گناهانم آنچه را گذشته و آنچه را خواهد آید بیامرز و بر من وسعت بخش از روزی حلالت و مرا از رنج انسان بد و همسایه بد و همنشین بد و پادشاه بد کفایت کن، همانا تو بر هرچه بخواهی توانایی و به همهچیز دانایی، دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.مؤلف گوید: که در بعضی نسخهها پس از «
وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
؛ تو بر هر چیز توانایی»، آمده: هر حاجت که دارى ذکر کن و بگو: «
…اى خدا، اى بسیار مهربان، اى بخشایشگر، اى پدیدآورندهی آسمانها و زمین، اى دارنده هیبت و شکوه، اى مهربانترین مهربانان، خدایا! به حق این دعا…» تا آخر آنچه گذشت.
و علّامه مجلسى از کتاب «مصباح» سیّد ابن باقى نقل کرده که بعد از دعاى سمات این دعا را بخواند:
خدایا! به حق این دعا و به حق این نامهایی که نه تفسیر و تأویلش و نه باطن و ظاهرش را کسی جز تو نمیداند، از تو خواستارم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و خیر دنیا و آخرت را روزیام گردانی.پس حاجات خود را بخواهد و بگوید:
وَافْعَلْ بِى ما أَنْتَ أَهْلُهُ ، وَلَا تَفْعَلْ بِى ما أَنَا أَهْلُهُ ، وَانْتَقِمْ لِى مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ.
با من آنچه شایسته تو است انجام ده نه آنچه سزاوار من است و انتقام مرا از فلان فرزند فلان بگیر.و نام دشمن را بگوید؛سپس بگوید:
گناهانم را آنچه بوده و آنچه خواهد بود بیامرز و پدر و مادرم و همه مردان و زنان باایمان را مشمول آمرزشت قرار داده و بر من از روزی حلالت وسعت عنایت کن و مرا از شر انسان بد و همسایه بد و پادشاه بد و همنشین بد و روز بد و ساعت بد کفایت فرما و از کسی که بر من حیله میورزد و بر من ستم میکند انتقام بگیر و هم انتقام بگیر از آنکه بخواهد بر من و خانوادهام و فرزندانم و برادرانم و همسایگانم و نزدیکانم از مردان و زنان باایمان ستم روا کند، همانا تو بر آنچه بخواهی توانایی و به هر چیز دانایی، دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.بعد بگوید:
خدایا! به حق این دعا بر تهیدستان از مردان و زنان با ایمان، توانگری و ثروت عطا فرما و بر بیماران اهل ایمان از مردان و زنان بهبودی و تندرستی ببخش و بر مؤمنین و مؤمنات در قید حیات با لطف و کرامت و بر مؤمنین و مؤمنات از دنیا رفته با آمرزش و رحمت و بر مؤمنین و مؤمنات سفر کرده با برگشت به وطنهای خویش در لباس سلامت و بهرهمندی عنایت فرما، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان و درود خدا بر سرور ما، محمّد پایانبخش پیامبران و بر خاندان پاکش و هم سلام بسیار خدا بر ایشان.ابن فهد حلّی فرموده است: پس از دعای سمات مستحب است بگویی:
(و به جاى کذا و کذا حاجت خود را بخواهد)خدایا! از تو درخواست میکنم به احترام این دعا و به آنچه از نامهایت که در آن نیامده و به آنچه در بردارد از تفسیر و تدبیری که جز تو کسی بر آن احاطه ندارد که با من چنین و چنان کنی.
(و به جاى چنین و چنان حاجت خود را بخواهد)